زندگی دلیل اصلی همه اتفاقات

زندگی دلیل اصلی همه اتفاقات
بخش اول: مقدمات
نویسنده: سمیرا سعدی
فهرست
مقدمه
دلیل وقوع- دلیل قطعی کارها
حس غلبه بر شکست
ترس از شکست در زندگی
قدرت و پیشرفت واقعی کجاست؟
چرا اتفاقات به یک دلیل رخ می دهد.
درس هایی که از شکست می گیرید.
از تجربه ها درس بگیرید.
تجربه ی واقعی
مقدمه
دلیل قطعی کارها و حال می خواهیم بدانیم که چرا همه چیز به دلیل زندگی اتفاق می افتد و دلایل آن را بررسی کنیم.
تابحال ممکن است بسیار یا حداقل یکبار در زندگی تان پیش آمده باشد:
که برای انجام یک کار بسیار مصمم بوده و برای انجام آن وقت و انرژِی زیادی را هم صرف کرده باشید.
ولی به ناگاه دچار حس ناامیدی و شکست شده و از کار مذکور فاصله گرفته اید.
در حالیکه می توانستید در آن کار بسیار موفق عمل کنید و به موفقیت های زیادی هم دست پیدا کنید؛
اما از آن دور شده و فاصله گرفتید.
دلیل وقوع– دلیل قطعی کارها
در آن زمان ها ممکن است واقعاً این سوال برایتان پیش آمده باشد :
آیا همه چیز در زندگی به یک دلیل خاص اتفاق می افتد یا نه اینطور نیست.
اما در جایی در اعماق ذهنتان صدای خدا را شنیده باشید.
در زمانی آرامشی بر قلبتان نشسته است.
گویی صدایی بم که از سویی واضح تر از هر صدایی است می گوید که نه هر چیزی در این زندگی دلیل خاص خودش دارد.
فقط تو الان نمیتوانی دلیل آن را درک کنی و باید زمان بگذرد تا بتوانی متوجه دلیل آن شوی:
:دلیل وقوع همه چیز زندگی است.

حس غلبه بر شکست
هر وقت در چیزی شکست می خوریم ،سعی داریم که بر احساس شکست غلبه کنیم.
این طبیعت ماست و این بخشی از زندگی است و همه ما به نوعی از آن عبور می کنیم.
ایا احساس خوبی دارد؟
پاسخ منفی است.
شانسی نیست.
اما شما همیشه نمی توانید انتظار داشته باشید که زندگی از رنگین کمان و آفتاب باشد.
اما یک دلیل برای اتفاقاتی که برای شما رخ می دهد وجود دارد.
در حقیقت ، بزرگترین درسی که تا به حال در زندگی آموخته اید ناشی از شکست است.
ترس از شکست در زندگی
من فکر می کنم که اغلب اوقات ، مردم آنقدر از شکست می ترسند .
بیشتر زندگی خود را به گونه ای سپری می کنند که هرگز با آن مواجه نشوند.
و به طور قطع می توانم بگویم که هیچ انسانی هیچ وقت شکست را دوست نداشته مگر افراد نادری که حقیقت آن را درک کرده و باورش کرده اند.
برای رسیدن به چیزهایی که می خواستند شکست را به عنوان بخشی از وقایع زندگی پذیرفتند.
شکست ها در واقع زمانی که پیش می آیند باید مورد پذیرش و استقبال قرار بگیرند، چرا که اگر شکست نباشد شما هرگز درسی نخواهید آموخت.
ما همیشه می دانیم که تجربه ها بسیار گرانبها و همچون یک درس هستند.
هیچ می دانید که بخش اعظم تجربه ها را شکست ها به ما می دهند.
ما هرگز نمی توانیم از موفقیت درس بگیریم.
اگر همیشه در خیابان های ساده زندگی می کنید ، هرگز بهبود نمی یابید.
قدرت و پیشرفت واقعی کجاست؟
قدرت و پیشرفت واقعی برای بدست آوردن درست در خارج از منطقه راحتی شما وجود دارد.
با این حال ، من می دانم که با این گفته ها باز هم شما همان حس را نسبت به شکست دارید و احساس شما بهتر نمی شود. ولی می خواهم که واقعیت امر را به گوشتان برسانم.
و فقط این را بدانید که به واسطه ی درد شکست و پرتحرک ترین تجربیات ما ، چیزی فوق العاده متولد می شود.
و این یک تجدید روح ، تولد جوان سازی و یک اعتقاد کلی در مورد چیزهای بیشتر است.
اگر به خدا ،بودا، مسیح یا به یگانگی جهانی که همه ما را به هم پیوند می دهد ، ایمان دارید ، احتمالاً متوجه شده اید که همه چیز در زندگی به یک دلیل اتفاق می افتد.
و حتی ، اگر شما در همان لحظه نتوانید آن را درک کنید ، چنین می کند.
زیرا ، در آینده ، در جایی در آینده ، در جایی در ناشناخته ، اتفاق دیگری رخ می دهد که بسیار شگفت انگیز است.
و فقط در این صورت است که می فهمید که هرگز به تحقق نمی رسید ، در صورتی که در وهله اول دچار آن فاجعه قبلی که همان شکست است نشده باشید.
چرا اتفاقات به یک دلیل رخ می دهد – دلیل قطعی کارها
اگر همین حالا دچار یک مصیبت شده اید ، باید بگویم که من با تمام وجودم شما را درک میکنم و متاسفم.
ولی دوست من فقط با همین جمله دلگرم شو و بدان که این نیز بگذرد و این پایان راه تو نیست.
من احساس ناامیدی را خیلی خوب درک می کنم، شاید من حساسم و این را عمیقا درک می کنم ولی شکست و تراژدی همه را تحت تأثیر قرار می دهد و فقط ممکن است تأثیر متفاوتی بر ما بگذارد.
اما دلیلی وجود دارد که آن اتفاقات برای شما رخ می دهد.
شکست و تراژدی با طرح است.
آنها بخشی از سنگر طبیعت هستند و در تلاش برای بهبود زندگی ما را رها می کنند.
با این حال ، با نشستن در اطراف و احساس تأسف برای خودتان هیچ اتفاقی نمی افتد.
شما باید پیام های راهگشایی را که به شکل شکست و در قالب شکست برای شما ظاهر شده اند بفهمید و منظور حرف آنها را بفهمید.
شاید امروز متوجه آن نشوید ، اما یک طراحی عالی وجود دارد.
درس هایی که از شکست می گیرید.
بعد از مدتی که از زمان شکست تان می گذرد و از آن فاصله گرفته و به پیام ها و پیامدهایی که برایتان داشته فکر می کنید.
به خیلی از مفاهیم پی می برید و تازه متوجه می شوید که اگر آن اتفاق نیفتاده بود شما شاید هرگز متوجه خیلی چیزها نمی شدید.
و همچنان به خواب خرگوشی خود ادامه می دادید و در انتها با خود می گویید که خیلی سخت بود ولی چقدر خوب شد که آن اتفاق برایم پیش آمد.
و بابت چیزهایی که دریافت کرده اید خدا راشکر می کنید.
درسهای زیادی می توان از شکست ها آموخت.
اما یکی از درس های مهمی که کاش برای هر شخص پیش بیاید تا بتواند آن را تجربه کند .
این است که انسان فقط برای زنده ماندن و بقا نیست .
انسان باید شکوفا شده و به شکوفایی برسد تا بتواند زندگی را زندگی کند.
و خیلی اوقات ما به شکوفایی نمی رسیم و در حالت بقا می مانیم و زندگی می کنیم.
به نظر من همچین انسان هایی یکی از موهبت های الهی زندگی را از دست می دهند.
از تجربه ها درس بگیرید.
از تجربه هایی که به واسطه شکست هایتان بدست می آورید درس بگیرید و درس ها را مشق زندگی خود کنید.
و به واسطه تجربیاتی که به دست می آورید به شکوفایی برسید در زندگی و در هر کدام از کارهای زندگی.
اگر با آغوش باز از آها استقبال کنید واقعا مسیر زندگی شما را تغییر می دهند.
در واقع بسیاری از ابزارهای پیشرفت و موفقیت شما در حال حاضر در واقع همان ابزارهایی هستند که از شکست هایتان آنها را فتح کرده اید.
و امروز به ابزار موفقیت شما تبدیل گشته اند.
بنابراین ابزارهایی را که از شکست ها به دست می آورید غنیمت شمرده و بعد در راه رسیدن به پیروزی از آنها استفاده کنید.
از اینرو هیچ گاه از عدم موفقیت ناراحت نشوید و دستاوردهای آن را به کار بگیرید.
تجربه ی واقعی- دلیل قطعی کارها
یکی از دوستانم در جریان یکی از شکست هایش، به این نتیجه رسید که آنچنان غرق در کارش شده بود که همه چیز را نادیده گرفته بود .
و ارتباطش را با آدمها تا حد زیادی کاهش داده بود .
بعد از شکستی که در کارش داشت به نتیجه رسید که از یکی از هدف های اصلی اش که کمک به خلق خدا بود خیلی دور شده است.
و مدتها بوده که شبکه و ایجاد روابط عمیق و ماندگار با مردم را نادیده گرفته بود ؛
اما بعد از تجربه اش، دیگر بار خود را در کمک به دیگران غرق کرد.
او ارزش عظیمی را برای دیگران ایجاد کرد، بدون اینکه کسی از او بخواهد که چنین کاری را انجام دهد.
و به این نتیجه رسید که در روابط انسانی، انسانها در روابط شان فقط باید پل بسازند نه دیوار.
و شما هم اگر می خواهید در زندگی به جلو بروید ، این دقیقاً همان کاری است که باید انجام دهید.
زیرا با افزودن ارزش در این دنیا و با کمک به دیگران در دستیابی به موفقیت خود ، شما عمیق ترین و طولانی ترین اوراق را تشکیل می دهید.
بله ، همه چیز به یک دلیل در زندگی اتفاق می افتد،. همه چیز…
دلیل وقوع همه چیز زندگی است .
ما ممکن است متوجه آن نباشیم، اما واقعیت همین است.
با این وجود 5 دلیل اساسی وجود دارد که احساس می کنم همه چیز به یک دلیل در زندگی اتفاق می افتد.
این 5 دلیل برای درک بیشتر معنای زندگی ما اساسی است. در مقاله بعد پنج دلیل را برای شما مطرح می کنم.
دیدگاهتان را بنویسید