شکرگزاری و ذهن آگاهی

شکرگزاری و ذهن آگاهی
نویسنده: سمیرا سعدی
فهرست
مقدمه
شگر گزاری
رابطه شکرگزاری و ذهن آگاهی
رهاسازی را به یاد آوریم.
لبخند بزنیم و تبسم کنیم.
نتایج ذهن آگاهی بیشتر
ذهن خسته
احساسات و ذهن آگاهی
فرد ذهن آگاه در یک محیط پر تنش
ذهن آگاهی و برخورد با مشکلات
ذهن آگاهی و خوردن
ذهن آگاهی و افکار
ذهن آگاهی با محبت همراه است.
اتصال به حواس فقط با ذهن آگاه ممکن است.
ذهن آگاهی با افکار نمی جنگد فقط از آنها فاصله می گیرد.
ذهن آگاهی یک شیوه زندگی است.
بیداری ذهن اگاهانه
نمونه های ذهن آگاهی
تفاوت ریلکسیشن و ذهن آگاهی
عملکرد ذهن آگاهی در سلامت بدن
مقدمه
در این نوشته در رابطه با شکرگزاری و ذهن آگاهی گفته می شود .
می خواهیم رابطه ای که میان شکر گزاری و ذهن آگاهی وجود دارد را بررسی کنیم و آگاهی های لازم را در این زمینه کسب کنیم.
در ادامه با خواندن این نوشته سعی کنید رابطه بین شکرگزاری و ذهن آگاهی را درک کنید .
با آگاهی از این دو مفهوم و رابطه شان سعی به استفاده بیشتر از شکرگزاری و ذهن آگاهی داشته باشید.
شگر گزاری
شکرگزار بودن بهترین روحیه ای است که می توان داشت.
در حالت شکرگزاری و قدردانی است که شما می فهمید چگونه چیزهایی که دارید را بخواهید و چیزهایی که ندارید را نخواهید! آدم ها معمولا برعکس عمل می کنند یعنی آنچه را که ندارند می خواهند و چیزهایی که دارند را نمی خواهند .
همیشه در ایام و لحظات ناراحتی و دمغ بودن سعی کنید به پنج چیز برای شکرگذار بودن بیاندیشید.
به اینکه اندامی سالم و سلامت دارید و بیماری ندارید .
جا و مکان و شغل و فرزند و دوست خوب دارید فکر کنید.
اگر روزگار به شما سخت گرفته است قدردانش باشید.
بله! قدردان سختی های زندگی باشید چرا که در سختی هاست که رشد می کنید.
همینطور از اینکه زنده هستید و اجازه زنده بودن در این دنیا را یافتید هم شکرگزار باشید.
تشکر کردن به خاطر سختی ها و دشواری ها برای خیلی ها غیر ممکن به نظر می آید.
اما وقتی قدردان دشواری های زندگی می شویم چنان آرامش عمیقی بر وجودمان حاکم می گردد که هرگز قبل از آن تصورش را هم نمی کردیم.
رابطه شکرگزاری و ذهن آگاهی
ذهن آهی و ذهن آگاه منجر به آگاه بودن انسان و یک انسان آگاه می شود و لازمه ی شکرگزاری هم آگاهی است .
پس ذهن آگاهی در واقع فرایند شکر گزاری را بهبود و تسهیل می دهد و مثل یک کاتالیزور برای آن عمل می کند.

رهاسازی را به یاد آوریم.
اگر هر چیزی در حال تغییر است پس هر تلاشی برای نگه داشتن چیزها به شکل ثابت محکوم به شکست و ناامیدی است.
هر چه بیشتر به چیزی بچسبید و بخواهید آن را نگه دارید ناامیدتر می شوید و موقع از دست دادنش هم افسرده تر خواهید شد.
چاره فرار از این ناامیدی و افسردگی هم ول کردن و رها کردن و عدم تعلق و وابستگی درونی به چیزهاست بخشیدن هم روش دیگری برای رهاسازی است.
وقتی شما می بخشید آسیب و رنج قدیمی را رها می کنید.
با بخشیدن دیگران شما خود را بیشتر از هر فرد دیگری آزاد می سازید. شما به خاطر خودتان است که دیگران را می بخشید.
لبخند بزنیم و تبسم کنیم.
یاد بگیریم که همینطور بی دلیل در طول روز و در حین انجام هر کاری که مشغول هستیم تبسمی بر لب داشته باشیم.
اگر این تبسم را با توجه و تمرکز روی تنفس خودتان ترکیب کنید خواهید دید که به یکی از عالی ترین شیوه های تغییر سریع روحیه و ذهن آگاهی دست یافته اید.
تبسم با تنفس ذهن آگاهانه معجزه می کند.
نتایج ذهن آگاهی بیشتر
هر چه تمرین ذهن آگاهی بیشتر باشد ساختار مغز برای همنوایی و همسازی با این شکل جدید بیداری دگرگون تر می شود .
پشتیبانی مغز از این شکل بیداری افزایش می یابد.
آدم هایی که به طور مستمر و شبانه روزی در مورد قوم و خویشان و اطرافیان و همکارانشان قضاوت و پیشداوری می کنند ، به هیچ وجه محبوب جمع نیستند و کمتر کسی مشتاق برقراری و حفظ رابطه دوستانه با آنهاست.
افراد ذهن آگاه با طیف های وسیع تر و متنوع تری از آدم ها دوست هستند .
به جای تلف کردن انرژی خود روی قضاوت و محاکمه ذهنی افراد ، تمرکز شان بیشتر روی حرف ها و نظرات اطرافیان است و همین توجه کردن بدون پیشداوری باعث می شود که تعداد بیشتری از انسان ها دوستی با ذهن آگاه ها را ترجیح دهند.
ذهن خسته
شما نمی توانید از ذهن خسته ای که پشتش زیر اضافه کار و بار زیاد ایده ها و دیدگاه های مختلف خم شده انتظار نوآوری و ابتکار داشته باشید.
با ذهن آگاهی شما از اتفاق درونی افسردگی یک قدم خود را عقب می کشید و با فاصله به آن خیره می شوید.
این جابجایی در پنجره نگاه باعث می شود تا شما به تصویری کلان تر و بزرگتر از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است دست یابید. با این جابجایی در پنجره نگاه شما دیگر افسردگی را به عنوان چیزی که همیشه با شما همراه خواهدبود نمی بینید.
بلکه آن را فقط به صورت فوران و فروکش یک احساس ساده و خشک و خالی نظاره می کنید بدون اینکه در این فرآیند خود را سهیم بدانید.
احساسات و ذهن آگاهی
شما با فاصله گرفتن از احساسات و نظاره بی قضاوت آنها به این درک عالی نائل می شوید که احساسات وجود انسان هیچ کدامشان ابدی نیستند.
بلکه هرکدام آغاز و پایانی دارند .
فقط باید حوصله کرد و اجازه داد تا احساس بالا بیاید خودش را نشان دهد و فروکش کند و محو شود و برود.
در ذهن آگاهی عضلات اطراف ناحیه دردمند شل و ریلکس می شوند و به این ترتیب از شدت درد کاسته می شود.
بدیهی است که ذهن آگاهی باعث علاج قطعی درد نمی شود .
باید برنامه درمانی پزشکان متخصص برای رفع عامل درد و کاهش آن دنبال گردد.
اما تاثیر ذهن آگاهی در کاهش دردهای مزمن غیر قابل انکار است.
فرد ذهن آگاه در یک محیط پر تنش
یک فرد ذهن آگاه در یک محیط پر تنش در برخورد با فریاد ودشنام متقابلا به داد و دشنام متوسل نمی شود.
بلکه سعی می کند. عامل استرس زا را شناسایی کند و برای رفع آن چاره ای بیاندیشد.
به محض اینکه بتوانید در سطحی عمیق به واکنش های خود به خودی خود مسلط شوید می توانید نوع واکنش خود در هنگام برخورد با موقعیت های استرس آفرین را تغییر دهید.
در موقعیت های منفی شما به جای واکنش های منفی پاسخ های خردمندانه از خود نشان می دهید.
در این حالت همه حرکات شما حساب شده و خلاقانه خواهد بود .
شما می توانید در چنین شرایطی از استرس موجود در محیط به نفع خود استفاده کنید و آن را تحت کنترل خویش درآورید.
ذهن آگاهی و برخورد با مشکلات
شاید ماشین شما امروز روشن نشود اما می توانید در فرصتی که مکانیک مشغول تعمیر آن است یک فنجان چای را با لذت بنوشید.
اما ذهن آگاهی به شما می گوید به جای قفل کردن روی اتفاقات شوم آینده روی همین الان و همین جا تمرکز کنید .
بدون هیچ پیشداوری لحظات اکنون را تجربه کنید.
به این ترتیب شما شروع به رهایی خود از ذهن آینده بین می کنید .
به خودتان اجازه می دهید تا دنیای قابل حس زنده در اطرافتان را مشاهده کنید.
ذهن آگاهی و خوردن
ذهن آگاهی راهی متفاوت برای برخورد با هیجانات ناخوشایند پیش روی کسانی می گذارد که موقع ناراحتی سراغ خوردن می روند و یا بی اشتها می شوند.
غذا خوردن ذهن آگاهانه با بیدار شدن و آگاهی دم به دم از فرآیند آماده سازی و خوردن غذا سروکار دارد .
با افزایش هشیاری هنگام خوردن شما می توانید تصمیم بگیرید چه چیز را بخورید و چه چیز را نخورید .
این تصمیم از یک جایگاه آگاهانه ای صورت می گیرد.
در خوردن ذهن آگاهانه شما دقیقا متوجه می شوید چه موقع گرسنه هستید و چه موقع باید از خوردن دست بکشید.
به همین خاطر خوردن ذهن آگاهانه ، در حفظ یک وزن سالم به شما می تواند بسیار کمک کند.
ذهن آگاهی همان چیزی است که می تواند شادی روز افزون را برای انسان به ارمغان آورد.
با ذهن آگاهی ذهن به طور طبیعی مثبت تر می شود و حالت ارتجاعی و انعطاف پذیری ذهن بیشتر می شود.
ذهن آگاهی و افکار
گروهی از متخصصان می گویند که ما درطول یک روز شصت هزارفکر داریم.
ذهن آگاهی اصلا با ذهن سروکار ندارد.
بلکه به جای متوقف کردن فکر یک قدم خود را از آن دور می کند.
شاید بهتر باشد به جای ذهن اگاهی دل آگاهی یا Heartfulness بگوئیم.
در زبان های شرق باستان مثل سانسکریت یا پالی کلمات استفاده شده برای ذهن و قلب یکی هستند .
شاید واژه ذهن آگاهی در واقع همان دل آگاهی باشد که اشتباه استفاده شده است.
ذهن آگاهی یک نوع بیداری خشک و سرد نیست.
ذهن آگاهی با محبت همراه است.
یک دزد وقتی می خواهد از جایی سرقت کند باید حواسش کاملا جمع باشد اما این حالت او ذهن آگاهی نیست.
ذهن آگاهی یک جور حس مهربانی و صمیمیت و در عین حال کنجکاوی زنده را در خود دارد.
اگر وقتی ذهن آگاه هستید احساس می کنید در وضعیت بحرانی هستید .
باید بیش از اندازه سعی و تقلا کنید و با خودتان بی رحم هستید .
فکر می کنید که توجه شما به موضوعی که روی آن متمرکز هستید فاقد هر نوع محبت و صمیمیت است .
نهایتا اینکه قلبتان برای موضوعی که متوجه آن هستید نمی تپد.
بدانید که آخر این جور ذهن آگاهی چیزی جز افسردگی نیست.
اتصال به حواس فقط با ذهن آگاه ممکن است.
هشیار نبودن در طول روز باعث می شود شما به صورت یک موجود بی اراده و بی روح و خلبان خودکاری کار کنید که در اکثر مواقع مثل مرده ها روی زمین قدم می زند.
بدون ذهن آگاهی شما به حواس خود متصل نیستید و به یک معنا واقعا زنده نیستید.
ذهن آگاهی شما را فقط به قواعد تفکر مثبت نمی بندد .
بلکه به شما احساس کنجکاوی برای تجربه را می دهد. من جنگیدن با افکار منفی را توصیه نمی کنم.
ذهن آگاهی با افکار نمی جنگد فقط از آنها فاصله می گیرد.
جنگیدن با ذهن خودتان تقلایی را خلق می کند و در نتیجه سطح منفی بودن در شما افزایش می یابد.
هر چه بیشتر با یک فکر بجنگید آن فکر قوی تر می شود.
اما کاری که ذهن آگاهی انجام می دهد این است که یک قدم از همه افکار چه مثبت و چه منفی فاصله می گیرد.
افکار افکار هستند و واقعیت نیستد.
شما نمی توانید افکار را به طور کامل کنترل کنید.
همه کاری که ازدست شما برمی آید این است که افکار را نگاه کنید از آنها فاصله بگیرید.
واکنش خود به خودی نسبت به افکارتان را متوقف کنید.
هر چه بتوانید این کار را بیشتر انجام دهید احساس تحت کنترل بودن بیشتری پیدا می کنید .
کمتر احساس بیچارگی و تحت فشار بودن دارید.
برای درک ذهن آگاهی نمی توان ازبیرون کمک گرفت.
بلکه هر فردی باید خودش شخصا کیفیت بیداری ذهن آگاهانه را درون وجود خودش تجربه کند.
ذهن آگاهی یک شیوه زندگی است.
در این راه بزرگترین معلم خود درونی شماست.
هرکسی باید در درون خودش این بیداری را کشف کند.ذهن آگاهی یک نظام باور نیست.
یک شیوه زندگی کردن است که هر انسانی از هر آئین و مذهبی می تواند این شیوه را انتخاب کند.
یک دانشمند خوب وقتی آزمایشی انجام می دهد به دنبال نتیجه مشخصی نیست.
همه دانشمندان می خواهند حقیقت یک موقعیت یا موضوع را بفهممند و این کار را با مشاهده و دقت روی نتیجه و حاصل و خروجی آزمایش انجام می دهند.
آنها از قبل ذهن خود را روی یک کانال مشخص خط دهی و محدود نمی کنند.
چرا که ممکن است دیدنی های واقعی را به خاطر محدودیت نگاه خود نبینند و نتیجه درست عایدشان نشود .
بیداری ذهن اگاهانه
در بیداری ذهن اگاهانه شما از تمام تجربیات درون و بیرون وجود خود آگاهی دارید.
این تجربه هر چیزی می خواهد باشد خود را به ندیدن نمی زنید.
اینکه گمان شود ذهن آگاهی فقط برای کسانی خوب است که در زندگی مشکلی داشته باشند مثل این است که بگوئیم ورزش فقط برای آنهایی خوب است که اندامی نامتناسب داشته باشند.
حال آنکه اگر ورزش نکنیم هرگز اندام متناسبی نخواهیم داشت.
برای ذهن آگاهی لازم نیست چارزانو بنشینیم و آداب و ترتیب خاصی را رعایت کنیم.
در هر وضعیتی که هستیم می توانیم سطح بیداری و هشیاری خود را نسبت به زمان اکنون ومکان الآن مان افزایش دهیم.
نمونه های ذهن آگاهی
چند ثانیه تمرکز روی تنفس قبل از روشن کردن تلویزیون خودش یک تمرین ذهن آگاهی است.
در حین پیاده روی چند لحظه ای روی کل بدن و احساسات جاری متمرکز شدن یک جور مراقبه عالی ذهن آگاهی است.
موقع صحبت کردن با دوستان هوش و حواس خود را جمع کردن می شود ذهن آگاهی.
ذهن آگاهی چیز عجیب و غریبی نیست که آئین خاصی داشته باشد و یا فقط گروه خاصی بتوانند آن را انجام دهند.
ربطی به هیچ دیدگاه و نگرشی هم ندارد.
فقط افزایش سطح هشیاری و بیداری آن هم بدون پیشداوری نسبت به کلیه فرآیندها وفعل و انفعالات ذهنی و روانی و جریان های احساسی در درون و وقایعی است که در بیرون وجود ما رخ می دهند.
تفاوت ریلکسیشن و ذهن آگاهی
تمرینات ریلکسیشن اغلب طراحی شده اند تا فرد بتواند به کمک آنها ماهیچه های بدن خود را شل کند .
هدف ریلکسیشن یا تن آرامی آرام سازی تن و کاهش تنش در عضلات بدن است.
بنابراین ریلکسیشن یک هدف روشن دارد .
انواع روش ها و متدهای ریلکسیشن هم هدفشان رسیدن به این هدف واضح است.
اما ذهن آگاهی یک حالت بی هدف است.
ریلکسیشن اغلب و نه همیشه یک فایده جنبی مراقبه آگاهانه است.
اما قبل از آن باید شما به حالت ذهن آگاهی بروید و اینکه ریلکس شوید یا خیر ممکن است رخ دهد ممکن است هم رخ ندهد.
یقینا ذهن آگاهی نمی تواند جایگزین درمان و دارو شود. در این مورد شک نداشته باشید.
اگر بیمار هستید حتما باید توصیه های پزشک درمانگر خود را دنبال کنید.
اما علاوه بر این توصیه های پزشکی شما می تواند با توسعه یک تمرین ذهن آگاهی از فرآیند شفا یابی خودتان حمایت کنید.
عملکرد ذهن آگاهی در سلامت بدن
ذهن آگاهی کمک می کند تا بتوانید سطوح استرس خود را مدیریت کنید.
فشار خون خود را کاهش داده و عملکرد سیستم ایمنی بدن خود را تقویت نمائید.
اگر می بینید که مراقبه و بودن در حالت ذهن آگاهی برایتان راحت نیست و سریع حواستان پرت می شود می توانید طول زمان تمرین ذهن آگاهی را کم کنید .
تمرکز و توجه خود را روی همین مساله حواس پرتی جمع کنید.
بگذارید این احساس بی تمرکزی مقابل چشمان شما عرض اندام کند و برود .
بعد شما دوباره روی زمان حال حواستان را جمع کنید.
این حواس پرتی و شیطنت گاه و بی گاه ذهن را در طول تمرینات ذهن آگاهی بپذیرید .
اجازه ندهید افکار ازهم گسیخته باعث قطع تمرین ذهن آگاهی شما شوند.
دیدگاهتان را بنویسید