هفت مرحله هوشمند برای دستیابی به هر هدف

هفت مرحله هوشمند برای دستیابی به هر هدف
نویسنده: سمیرا سعدی
فهرست
مقدمه
مراحل هوشمند دستیابی به هر هدف
تنظیم اهداف
تعیین اهداف
چرا اهداف مهم هستند؟
مفهوم اهداف را باید بدانیم.
اهداف مهم هستند.
سندرم سال نو
خسته شدن از تنظیم اهداف
تنظیم هدف SMARTER یا هوشمند
تفاوت اهداف SMART با اهداف SMARTER
هفت مرحله برای تنظیم اهداف SMARTER
S” – Specific مرحله شماره 1: “S” – خاص
کمی پذیر بودن هدف
مرحله شماره 2: “M” – معنی دار
نکته مهم این ویژگی
مرحله شماره 3: “الف” – قابل دستیابی
مثال
مرحله شماره 4: “R” – مرتبط
مرحله شماره 5: “T” – محدودیت زمانی
مرحله شماره 6: “E” – ارزیابی کنید.
مرحله شماره 7: “R” – تعدیل مجدد
مقدمه
بیشتر مواقع ما برای دستیابی به اهداف با 5 مرحله روبه رو بوده ایم و نام SMART را بسیار شنیده ایم.
در این مقاله 2 مرحله دیگر به SMART اضافه شده است.
واژه SMART که در واقع بیان کننده تمام آن 5 مرحله بود جای خود را به واژه SMARTER داده است.
در طی این مقاله با کلیه این مراحل و دو مرحله جدید که بسیار اساسی و کاربردی هستند آشنا می شویم.
از این رو نام مقاله را مراحل هوشمند دستیابی به هر هدف انتخاب کردیم.

مراحل هوشمند دستیابی به هر هدف
تنظیم اهداف
تنظیم هدف یک بخش اساسی از زندگی است.
همه ما به هدف هایی نیاز داریم تا به روشنایی راه امیدها و آرزوهایمان کمک کنیم.
هدف ها کمک می کنند تا مسیری درونی تر ، ملموس تر و پرتحرک تر از آنچه را که در زندگی آرزو می کنیم داشته باشیم.
وقتی اهداف را می نویسیم ، آنها واقعی تر می شوند.
آنها به ما کمک می کنند تا به صورت بصری آنچه را که ما از زندگی می خواهیم در آغوش بکشیم.
به ما این امکان را می دهد تا معیارهای قابل اندازه گیری را برای پیشرفتی که در طول مسیر انجام می دهیم فراهم کنیم.
تعیین اهداف
در گذشته ، من در مورد تعیین هدف صحبت کرده ام.
نه تنها در مقالات اخیر بلکه در کتابی که منتشر کرده ام هم به اهمیت اهداف برای زندگی و مهم بودن آنها پرداخته ام .
به همین دلیل همه ما باید راه درست را برای آنها تنظیم کنیم.
آنچه ظاهراً واضح است این است که همه ما در زندگی هدف داریم اما نکته اینجاست که همیشه اهداف درست و صحیح را انتخاب نمی کنیم.
ما تمایل داریم که آن اهداف را به عنوان اهداف مبهم در ذهن خود رها کنیم .
هرگز در واقع قلم را روی کاغذ نگذاریم تا آنها را بنویسیم و جلوی چشمانمان بیاوریم.
چرا اهداف مهم هستند؟
بسیاری از مردم مانند یک توله سگ بدون خانه ، جان خود را از دست داده و می روند.
آنها از روز به روز ، هفته به هفته ، ماه به ماه و حتی سال به سال بدون جهت مشخص واقعی برای زندگی خود پیش می روند.
آنها نمی توانند زندگی خود را در جهت درست هدایت کنند ؛ زیرا بدون اهدافی که راه درست را تعیین کرده باشند، حرکت می کنند.
حرکتی که حتی مشخص نیست که جهتی که می روند واقعا چه جهتی است، چه رسد به درست و غلط بودن جهت.
اهداف جنبه مهمی در زندگی هر کدام از ما دارند.
از این رو توجه اساسی به اهدافی که داریم بسیار حایز اهمیت است .
نه تنها اهداف بلکه هدفهایی که درون هر کدام از آنها نهفته است؛
دارای مفهومی برایمان هستند که نباید از توجه به آنها غافل شد.
مفهوم اهداف را باید بدانیم.
ما خیلی خوب باید معنا و مفهوم هدفی که می خواهیم به آن دست یابیم را بدانیم تا دقیقا همان چیزی را که می خواهیم بدست آوریم.
در غیر اینصورت ممکن است که برای دستیابی به هدف مورد نظر راه را اشتباه رفته و به چیزی که واقعا می خواستبم نرسیم.
اهداف مهم هستند.
بنابراین ، اهداف مهم هستند.
آنها کمک می کنند تا یک پایه محکم و مشخص برای امید و رویاها و چیزهایی که می خواهیم ریخته شود.
آنها به هدایت کشتی زندگی ما :
در آب های طوفانی و ناپایدار ، در کانالهای مبارزه و سواحل قابل دستیابی کمک می کنند.
ما به اهداف خود در زندگی نیاز داریم .
دقیقاً به همان اندازه که یک کاپیتان برای حرکت در دریاهای بلند به قطب نما احتیاج دارد.
سندرم سال نو
تعیین اهداف مهم است.
همه ما باید اهداف خود را در زندگی خود تعیین کنیم و راه درست را برای آنها تعیین کنیم.
هنگامی که اهداف را به روش صحیح تعیین نکرده باشیم .
از عدم اطمینان ، ناامیدی و یک حالت روحی عموماً برآورده رنج می بریم.
با این حال ، حتی بدتر این است که ، نه تنها اهداف را به روش اشتباه تعیین می کنیم .
بلکه تمایل داریم فقط سالی یک بار آنها را تعیین کنیم.
تعیین اهداف البته در اکثر مواقع، در عید نوروز اتفاق می افتد.
ما به چیزی به نام سندرم سال نو مبتلا می شویم ، که می بیند ما سالی یکبار آن اهداف را تعیین می کنیم و اساساً آنها را فراموش می کنیم.
در حقیقت ، طبق در سال 2014 ، تنها 8٪ افرادی که برای رسیدن به اهداف سال نو خود تلاش کرده بودند ، در واقع به هدف شان دست یافتند.
آنها هدف را در یک ماه ، 46٪ در 6 ماه و 8٪ تا پایان کار و در درازمدت به دست می آورند.
خسته شدن از تنظیم اهداف
اگر از تنظیم درست اهداف خسته شده اید یا از اینکه فقط یک بار در سال آنها را تعیین می کنید.
خسته شده اید ، پس از آن چیزی وجود ندارد که در دستور العمل وجود داشته باشد.
اگر همه مواد تشکیل دهنده آن موجود نباشند و اقدامات لازم انجام نشود .
پس چگونه می توانیم ادعا كنیم كه می خواهیم و می توانیم به آن هدف برسیم.
در واقع می گوییم چیزی می خواهیم ، اما به طور مداوم آنچه را که برای رسیدن به آن باید انجام شود، انجام نمی دهیم؟
بنابراین ، راه حل چیست؟
راه حل آن تنظیم اهداف SMARTER یا هوشمند است.
تنظیم هدف SMARTER یا هوشمند
اسمارت یا هوشمند در واقع یک کلمه منفی است که می تواند برای اهداف به شکلی اعمال شود که مقابله با آنها را آسانتر می کند.
این کلمه در اصل در مقاله ای در نشریه ofبا عنوان بررسی مدیریت به نویسندگی جورج تی، در نوامبر 1981 منتشر شد:
که در هنگام مراجعه به اهداف مدیریت مشاغل ، به هدف گذاری SMART پرداخت.
اهداف SMART اهداف مشخص ، معنی دار ، قابل دستیابی ، مرتبط و با محدودیت زمانی هستند.
همانطور که می بینید مخفف کلمه SMART یک بازی با کلمات است.
تفاوت اهداف SMART با اهداف SAMARTER
اما ، تنظیم هدف SMARTER دو مرحله را بیشتر انجام می دهد و شما را مجبور می کند رویکرد خود را ارزیابی و تنظیم کنید.
and readjustment is critical to the این حس افزایش اندازه گیری و تعدیل برای دستیابی به هر چیزی در زندگی بسیار مهم است.
اغلب اوقات ، ما تمایل داریم اهداف خود را تعیین کنیم ، اما هیچ نوع اندازه گیری را برای آنها قرار نمی دهیم.
وقتی چیزی را اندازه گیری و ردیابی نکنیم ، برای ما بسیار ساده تر می شود که ذهن را فریب دهیم .
یا چیزهایی را کنار بگذاریم یا فکر کنیم که به آنچه می خواهیم رسیده ایم.
هفت مرحله برای تنظیم اهداف SMARTER
همانطور که به اختصار اهداف SMARTER را نگاه می کنید ، مشخص است که هفت مرحله وجود دارد از آنجا که 7 حرف در کلمه وجود دارد.
“S” – Specific مرحله شماره 1: “S” – خاص
اولین قدم برای تعیین اهداف SMARTER خاص – بسیار خاص است.
هرچه در مورد اهداف خود خاص تر باشید ، و هدف شما یک هدف خاص تر باشد در انتها نتیجه بهتری را کسب می کنید.
و در کل یک هدف هوشمند باید یک هدف خاص باشد.
مهم تر اینکه از چه روشی استفاده می کنید تا بتوانید آنها را تحقق بخشید.
این بدان معنی است که شما فقط نمی گویید که می خواهید بیشتر درآمد کسب کنید یا وزن بیشتری از دست بدهید.
بلکه باید دقیقاً بگویید که چقدر پول می خواهید بدست آورید یا چه وزنی را می خواهید از دست بدهید.
شما باید یک شکل واقعی و دقیق را روی آن بگذارید وآن را قابل اندازه گیری کنید.
کمی پذیر بودن هدف
چرا این موضوع اینقدر مهم است؟
خوب ، در تنظیم هدف ، برای اینکه آن هدف بری ذهن قابل فهم واضح تر باشد ، باید بتوانید آن هدف را کمیت پذیر و قابل اندازه گیری کنید.
بدون مشخصات ، هیچ هدف واقعی وجود ندارد .
وقتی هدف مبهم باشد در واقع شما به ذهن تان اجازه می دهید که اهداف شما را نادیده بگیرد.
مشخصات آن سوخت در موتور اهداف شما است.
اگر اصلاً قصد دستیابی به هر چیزی را دارید باید مشخصات خود را ارائه دهید.
وقتی اهداف خود را یادداشت می کنید ، تا حد ممکن همه چیز آن هدف بایدکاملاً مشخص باشید.
هرگز نترسید که بیش از حد مشخص باشید.
مرحله شماره 2: “M” – معنی دار
مرحله دوم در تعیین اهداف SMARTER :
تعیین هدف هایی است که به اندازه کافی برای شما معنادار باشد که به آنجا برسید.
و هر کاری را برای رسیدن به آنها انجام دهید انجام دهید.
این “چرا” در تنظیم هدف است.
وقتی اهداف شما به اندازه کافی عمیق هستند ، شما برای رسیدن به آنها هر کاری را که می توانید انجام می دهید.
این ارتباط با دلایل پوچی یا دلایل سطحی ندارد ، بلکه دلایل عمیق تر و عمیق تری وجود دارد که می خواهید به چیزی برسید.
نکته مهم این ویژگی
مردم پول بیشتری نمی خواهند برای اینکه اسکناس های کاغذهای بیشتری را دریافت کنند یا کارتهای مالی و اعتباری خود را مالامال از پول کنند.
نه ، آنها به دلیل آنچه که این پول برای آنها به ارمغان می آورد پول بیشتری می خواهند:
زمان ، آزادی ، خانواده ، امنیت ، مشارکت و غیره.
شما باید یک معنای به اندازه کافی قوی را به اهداف خود نسبت دهید ، فراتر از اینکه فقط در مورد آنها مشخص باشد.
بنابراین ، در کنار هدف خاص خود ، بنویسید که هدف شما برای شما چیست و اطمینان حاصل کنید که این یک چیز مهم است.
مرحله شماره 3: “الف” – قابل دستیابی
سومین مرحله در تعیین اهداف هوشمند، تعیین اهداف قابل دستیابی است.
اکنون ، مطمئناً یک مدرسه فکری وجود دارد که می گوید هر زمان که بخواهید می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید.
اما ، هنگامی که هدف خود را تعیین می کنید ، به ویژه هنگامی که آنها اهداف کوتاه مدت هستند (یعنی در عرض 1 سال) ،
اطمینان حاصل کنید که آنها قابل دستیابی هستند.
این بدان معنا نیست که شما نمی توانید در برنامه های بلند مدت خود مانند 5 سال یا حتی 10 سال زمان از پایین جاده برای ستارگان شلیک کنید.
این بدان معنی است که شما باید اهدافی را انتخاب کنید که در کوتاه مدت می توانید به آنها برسید.
مثال
به عنوان مثال ، اگر هرگز بیش از 50 میلیون تومان در سال هزینه نکرده اید ، نگویید که در طول یک سال می خواهم میلیاردر شوم.
اهدافی را تعیین کنید که در واقع بتوانید به آنها دست یابید تا بتوانید حرکت خود را تقویت کنید.
اهداف كوتاه مدت شما باید چیزی باشد كه در دسترس شما نباشد ، و به راحتی قابل دستیابی نباشد.
برای رسیدن و انجام شدن آن تلاش و کوشش زیادی را از طرف شما بطلبد.
این همچنین به شما کمک می کند تا آن جنبش مهم را بسازید و به وجود آورید.
پس از رسیدن به اهداف یک ساله خود ، می توانید این امیدها و آرزوهای بسیار بزرگ را در جاده گسترش دهید.
مرحله شماره 4: “R” – مرتبط
چهارمین قدم در تعیین اهداف SMARTER تعیین اهداف مرتبط با زندگی شما است.
این بدان معنی است که اهداف باید با آنچه که شما واقعاً از زندگی می خواهید هماهنگ و مرتبط باشد.
آنها باید با ارزش های اصلی شما مطابقت داشته باشند. اگر ارزش های اصلی شما با اهداف شما متناقض است ، پس در انتها خودتان را پیدا خواهید کرد که فقط ناامید و تسلیم شده اید.
وقتی اهدافی را که مرتبط هستند تعیین می کنید ، باید در درون خود عمیق شوید و آنچه را که از زندگی می خواهید درک کنید.
. اگر یکی از ارزشهای اصلی شما آزادی است ، پس تعیین هدفهایی که بیشتر سال را باید پشت یک میز بنشینید ؛ به شما کمک نمی کند تا یک زندگی کامل داشته باشید.
به یاد داشته باشید ، اهداف شما نباید با این ایده موفقیت شاد باشند ، بلکه می بایست با موفقیت سعادتمندانه طراحی شوند.
اهدافی را تنظیم کنید که مرتبط با آنچه شما واقعاً از زندگی می خواهید باشند.
مرحله شماره 5: “T” – محدودیت زمانی
پنجمین قدم برای تعیین اهداف SMARTER اطمینان از رسیدن به اهداف زمانی محدود است.
شما باید تاریخ دقیقی را برای زمان دستیابی به این اهداف تعیین کنید. روی اهدافی که در فواصل 3 ماهه قرار دارند تمرکز کنید.
مثلا اگر قرار است مقدار مشخصی پول بدست آورید:
آن پول را به 3 قسمت تقسیم کرده و در هر ماه بخشی از آن را بدست آورید.
وقتی اهداف شما از نظر زمانی محدود هستند .
قابل اندازه گیری هستند ، و شما باید خود با اندازه گیری روزانه ، هفتگی و ماهانه آن اهداف پاسخگو باشید.
خود را نسبت به این امر مقید بدانید.چقدر به دستیابی به اهداف خود نزدیک هستید؟
چقدر بیشتر از رسیدن به اهداف خود نتیجه گرفتید؟
بدون اینکه اهداف خود را محدود و قابل اندازه گیری کنید ، نمی توانید پیشرفت خود را ببینید.
مرحله شماره 6: “E” – ارزیابی کنید.
ششمین مرحله در تعیین اهداف با استفاده از روش SMARTER اطمینان از ارزیابی اهداف شما است.
با ارزیابی اهداف خود هر روز ، خیلی بیشتر از اینها محقق خواهید شد.
چرا؟
خوب ، اهداف بلند مدت (و همچنین اهدافی که 3 ماه یا 6 ماه از آنها خارج است):
در صورت عدم ارزیابی هر روزه به راحتی می توانند نادیده گرفته شوند.
اطمینان حاصل کنید که سیستمی را برای ارزیابی اهداف خود راه اندازی کرده اید.
و ارزیابی اهداف خود را به صورت عادی انجام می دهید.
این گام مهم را نادیده نگیرید.
ذهن شما یک روش بسیار هوشمندانه دارد که به شما امکان می دهد:
با فشار آوردن به رفتارهای بی حس کننده در هنگام ارزیابی دقیق آنها ، اهداف خود را نادیده بگیرید.
پس توجه به مرحله ی ارزیابی بسیار ضروری است.
مرحله شماره 7: “R” – تعدیل مجدد
مرحله آخر در تعیین اهداف با روش SMARTER تنظیم مجدد رویکرد شماست.
به عنوان مثال ، اگر متوجه شدید هدفی را دنبال می کنید اما به طور مداوم به دیوار آجری برخورد می کنید.
روش و تکنیک های خود را مجدداً تنظیم کنید.
به عنوان مثال ، هنگامی که یک هواپیما قصد پرواز از تهران به مشهد را داشته باشد .
برای اطمینان از رسیدن به هدف خود ، باید دائماً پیشرفت خود را ارزیابی کرده و رویکرد خود را تعدیل کند.
هواپیما تا زمان رسیدن به مشهد دائماً ارزیابی و تعدیل می کند.
شما باید اهداف خود را نیز به همین ترتیب انجام دهید.
تعدیل مجدد بدان معنی نیست که شما باید اهداف خود را کنار بگذارید و همه چیز را شروع کنید.
معنای آن این است که شما باید رویکردهای متفاوتی را امتحان کنید تا زمانی که خود را به اهداف خود نزدیکتر و نزدیکتر کنید.
به همین دلیل ارزیابی مداوم به صورت روزانه بسیار مهم است اگر ارزیابی نکنید نمی توانید پیشرفت خود را اندازه بگیرید.
دیدگاهتان را بنویسید