چگونگی رسیدن به خواسته با قدرت مغز

چگونگی رسیدن به خواسته با قدرت مغز
نویسنده: سمیرا سعدی
فهرست
مقدمه
چگونه هر چیزی را در زندگیتان تغییر دهید؟
روش NAC
- خواستن: هر آنچه را که واقعا می خواهید مشخص کنید.
- لذتی شدید را برای خود تصور و ایجاد کنید.
- رسیدن به آستانه درد.
- تعهد به تغییر.
- ایجاد هماهنگی بین استانداردهای فرد و رفتارهای او .
- ایجاد الگوهای جدید رفتاری.
مقدمه
قدرت مغز و مغز ما میتواند به ما کمک کند تا به تمام خواستههایمان دست یابیم.
ظرقیت و توانایی مغز ما تقریبا غیر قابل سنجش است. ما اطلاعات کمی درباره نحوه کارایی و قدرت مغز داریم.
باید اندکی به این نحوه قدرت بی نظیر و نحوه شرطی کردن آن در زندگی فکر و توجه کنیم.
تصور کنید که مغزتان مشتاقانه منتظر دستورات شماست و آماده است تا خواسته شما را اجرا کند.
هر زمان عادت یا رفتاری در زندگی دارید که شما را آزار میدهد میتوانید با انجام ندادن یا ترک کردن آن عادت ، رشتههای عصبی انجام ندادن آن عادت را تقویت کرده و بالاخره با جدیت و اصرار آن را از بین ببرید.
بخشی از مغز که این ارتباطات عصبی را به وجود میآورد کوچک شده و بالاخره پیوندهای عصبی آن نقطه تضعیف میشوند.
این نکته برای کسانی که میخواهند عادتی را ترک کنند خبر بسیار خوبی است.
در این نوشته در رابطه با چگونگی رسیدن به خواسته با قدرت مغز نکات لازم آورده می شود.
چگونه هر چیزی را در زندگیتان تغییر دهید؟
اورسون سوئیت مارون میگوید آغاز هر عادت مانند یک رشته نامرئی است.
هر بار که آن رفتار را تکرار میکنیم آن رشته را تقویت میکنیم و رشتههای دیگری به آن میافزاییم تا آنکه تبدیل به یک کابل بزرگ میشود و طریق عملکرد ما را به صورت برگشت ناپذیری محدود میسازد.
برای تغییر رفتار باید احساس غیر قابل تحمل و آنی رنج را با رفتارهای قبلی و احساسات آنی و فوق العادهی لذت را با رفتارهای جدیدمان توام کنیم.
همه ما در زندگی برای رهایی از درد و کسب لذت بعضی الگوهای رفتاری و فکری داریم.
همه ما احساساتی نظیر کسالت، سرخوردگی، خشم یا آشفتگی را تجربه نمودهایم و برای پایان دادن به این احساسات روشهایی داریم.
مثلا:
- برخی افراد به خرید میروند؛
- برخی غذا میخورند؛
- برخی رابطهی عاطفی برقرار میکنند؛
- برخی به مصرف مواد مخدر میپردازند ؛
- برخی هم بر سر فرزندانشان فریاد میزنند.
آنها آگاهانه یا ناآگاهانه میدانند که این روشها درد و رنج آنها را تخفیف میدهد و موجب لذت بردن آنها میشود.
روش NAC
روش NAC روشی معتبر برای تغییر و 6 مرحلهای است.
-
خواستن: هر آنچه را که واقعا می خواهید مشخص کنید.
آنچه واقعا میخواهید و آنچه که اکنون شما را از داشتن آن محروم میکنند مشخص سازید.
بیشتر افراد در زندگی نمیدانند که چه میخواهند.
در زندگی هر آنچه که بر آن تمرکز کنیم به دست خواهیم آورد.
اگر بر آنچه که نمیخواهیم تمرکز کنیم بیشتر در معرض آن قرار میگیریم.
اولین مرحله برای ایجاد هر گونه تغییر آن است که خواستهتان را مشخص سازید و برای رسیدن به آن فعالیت کنید.
هر چقدر که خواسته مشخصتر باشد، آن را بهتر درک خواهید کرد .
در نتیجه برای رسیدن سریعتر به خواستهتان قدرت بیشتری خواهید داشت.
همچنین باید بفهمید که چه چیز مانع رسیدن شما به خواستهتان میشود.
آنچه که مانع از تغییر ما میشود این نکته است که ما غالبا تغییر را توام با درد زیادی میدانیم.
ما فکر میکنیم که :
«اگر تغییر کنیم رنج زیادی خواهیم برد! یا از شرایط ناشناختهای که تغییر برایمان به بار خواهد آورد میترسیم».
-
لذتی شدید را برای خود تصور و ایجاد کنید.- چگونگی رسیدن به خواسته با قدرت مغز
تغییر نکردن را توام با درد فراوان و تجربهی تغییر را توام با لذت فراوان کنید.
بیشتر افراد واقعا دوست دارند عوض شوند، اما نمیتوانند خودشان را وادار به تغییر کنند.
تغییر به توانمندی نیاز ندارد بلکه به انگیزه نیازمند است، هر تغییری که در زندگیتان ایجاد میکنید نتیجهی تغییر پیوندهای عصبی در مورد درد و مفهوم لذت میباشد.
اغلب برای تغییر دادن خودمان دچار مشکل میشویم چون احساسات پیچیدهای نسبت به تغییر داریم.
ما از یک طرف در مقابل عادتهای بد و مضرمان میخواهیم تغییر ایجاد کنیم و از طرف دیگر از تغییر میترسیم و از ترک کردن عادتهایمان واهمه داریم.
هنگامی که ما درد و لذت را با تغییر توام میکنیم احساسات پیچیدهای داریم که موجب میشود مغز نسبت به کارهایی که انجام میدهد مطمئن نباشد.
نتیجتا مانع میشود که از تمام منابعمان برای ایجاد تغییراتی که در صورت تعهدمان به تغییر در هر لحظه صورت میگیرد، استفاده نکنیم.
3.رسیدن به آستانه درد.
یکی از کارهایی که افراد را تغییر میدهد رسیدن به آستانه درد است.
یعنی تجربهی درد به اندازهای است که بدانید الان باید تغییر کنید.
اگر تابحال چند بار کوشیدهاید که تغییر کنید اما هر بار شکست خوردهاید، باید بدانید که درد ناشی از شکست به حد کافی قوی نبوده است و شما هنوز به آستانه قدرت نهایی نرسیدهاید.
4. تعهد به تغییر.
وقتی تمایل به تغییر دارید باید متعهد به ایجاد تغییر باشید.
هر فردی که متعهد به ایجاد تغییر نباشد کار کردن برایش مشکل شده و در انتها به نتیجه نمیرسد یا به سختی به نتیجه میرسد.
اما در صورت تعهد به انجام تغییر و اینکه برای انجام تغییر هر کاری را انجام دهید. با وجود چنین قدرتی ، ایجاد تغییر آسان خواهد بود.
جالب است که بدانید 20 درصد هر تغییر، دانستن نحوه انجام آن است، اما 80 درصد اند دانستن دلیل آن است.
اما یک سری دلایل کافی و قوی برای ایجاد تغییر جمعآوری کنیم میتوانیم چیزی را که طی سالها نتوانستهایم تغییر دهیم در یک دقیقه عوض کنیم.

بزرگترین اهرمی که میتوانید برای خودتان ایجاد کنید درد و رنج درونتان است نه بیرون از وجودتان!
دانستن اینکه اکنون توانستهاید که مطابق استانداردهایتان زندگی کنید خود بزرگترین رنج است.
اگر نتوانیم مطابق با دیدی که از خود داریم زندگی کنیم، اگر رفتارمان هماهنگ با استانداردهایمان نباشد، شکاف بین رفتارها، عملکردها و ماهیتمان موجب بروز تغییر میشود.
5. ایجاد هماهنگی بین استانداردهای فرد و رفتارهای او .
قدرت ناشی از عدم هماهنگی بین استانداردهای فرد و رفتارهای او در ایجاد تغییر در او بسیار مفید و موثر است.
ما باید تغییر را در زندگی بپذیریم و از خودمان بپرسیم که اگر تغییر نکنم چه بهایی را متحمل خواهم شد؟
بیشتر ما برای محاسبه بهای تغییر بسیار گرفتاریم اما عدم تغییر هم بهایی دارد.
اگر تغییر نکنم در زندگیام چه چیزی را از دست میدهم؟
این عدم تغییر چه هزینههای عاطفی، جسمی، مالی و معنوی برایم دارد؟
درد و رنج عدم تغییر را برای خودتان آن قدر شدید، واقعی و سریع کنید که دیگر نتوانید انجام تغییر را به عقب بیندازید.
چرا استفاده از پرسشهای مربوط به لذت بسیار مهم است؟
استفاده از پرسشهای مربوط به لذت بسیار مهم است که به شما کمک میکند تا احساسات مثبت را به ایدهی تغییر مرتبط کنید.
اگر تغییر کنید چه احساسی نسبت به خودتان خواهید داشت؟
اگر تغییر کنید چه احساسی نسبت به خودتان خواهید داشت؟ اگر تغییر کنم چه نوع حرکتی را ایجاد خواهم کرد؟ اگر واقعاذ امروز تغییر کنم، به چه چیزهای دیگری دست مییابم؟ خانواده و دوستانم چه احساسی خواهند داشت؟ امروز چقدر شادتر خواهم بود؟
هدف آن است که دلایل بیشتر، بهتر و قویتری برای ایجاد تغییرات سریع داشته باشید.
اگر اکنون به ایجاد تغییر ترغیب نشدهاید، پس واقعا قدرت موردنظر را ندارید.
حالا که در سیستم عصبیتان عدم تغییر را توام با درد و ایجاد تغییر را توام با لذت کردهاید، میتوانید تغییر ایجاد کنید.
برای آنکه احساس متناسب و پیوسته داشته باشیم الگوی تفکر را ایجاد کردهایم که به ایدهها و تصاویر مشابه تمرکز دارد و سوالات مشابهی را از ما میپرسد.
چالش در این جاست که بیشتر افراد همان راهها را در پی میگیرند اما نتایج متفاوتی را میخواهند، «انجام مستمر یک سری کارها و انتظار نتیجه متفاوت » عین حماقت است.
تمام منابعی که برای تغییر نیاز دارید هم اکنون در خودتان است.
شما یکسری پیوندهای عصبی دارید که از روی عادت موجب میشوند که از تواناییهایتان به طور کامل استفاده نکنید.
کاری که باید انجام بدهید این است که مسیرهای عصبیتان را مجدا طبقهبندی و مرتب کنید.
بدین ترتیب آنها شما را در جهت آرزوهایتان هدایت میکنند.
6. ایجاد الگوهای جدید رفتاری.
برای کسب نتایج جدید در زندگی نمیتوانیم فقط خواستههایمان را تشخیص دهیم و قدرتمند شویم.
میتوانیم برای ایجاد تغییر انگیزه زیادی به دست آوریم؛
اما اگر همان کارهای قبلی را انجام دهیم و همان الگوی نامناسب را دنبال کنیم زندگیمان تغییر نخواهد کرد و رنج ناامیدی و سرخوردگی بیشتری را تجربه خواهیم نمود.
پس اگر ما همان الگوهای قبلی را دنبال کنیم همان نتایج قبلی را کسب خواهیم کرد.
قطع کردن الگوی محدود رفتاری یا احساسی فرد میتواند موجب تغییر زندگی او شود.
چون این امر موجب قدرت نیز میگردد و شما میتوانید با مراحل ذکر شده همه چیز را تغییر دهید.
دیدگاهتان را بنویسید